۱۷۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲۵

که طرف از این فلک فتنه بار می بندد
که یک گره چو گشاید هزار می بندد

هوا به روی گل و لاله رنگ می ریزد
بهار پای چمن را نگار می بندد

چمن شکوفهٔ دستار بر سر هر شاخ
به دستیاری دست بهار می بندد

عجب ز زلف تو دارم که هر زمان صد چین
چگونه در شب تاریک و تار می بندد

فلک اگرچه سعیدا به طور من گردد
چه می گشاید از آن و چه کار می بندد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.