هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از سعید بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق و تأثیرات عشق است. شاعر از نور معشوق، غمهایش، رحمت الهی، و قدرت عشق سخن میگوید. همچنین، اشاراتی به طبیعت و نمادهای آن مانند ابر، دریا، و انگور دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'مستی' و 'غم' نیاز به بلوغ ذهنی برای درک بهتر دارند.
شمارهٔ ۲۲۶
نه خوی از جبههٔ آن دلبر مغرور می بارد
به چشم من ز روی آفتابش نور می بارد
ندارم در نظر گر بحر شور غم چرا دایم
ز چشم گوهرافشان من آب شور می بارد؟
نم تردامنی سرسبز خواهد کرد خاکم را
چه شد گر ابر رحمت بر سر مغفور می بارد
ز مستی تاک می پیچد به خود سر می کشد هر سو
که کیفیت مدام از دانهٔ انگور می بارد
اگرچه سنگ و چوب از هر طرف بر دار می آید
ولی از عشق، نصرت بر سر منصور می بارد
سعیدا روی خشکی تا ابد زخمم نمی بیند
که از هر چشمهٔ داغم نم ناصور می بارد
به چشم من ز روی آفتابش نور می بارد
ندارم در نظر گر بحر شور غم چرا دایم
ز چشم گوهرافشان من آب شور می بارد؟
نم تردامنی سرسبز خواهد کرد خاکم را
چه شد گر ابر رحمت بر سر مغفور می بارد
ز مستی تاک می پیچد به خود سر می کشد هر سو
که کیفیت مدام از دانهٔ انگور می بارد
اگرچه سنگ و چوب از هر طرف بر دار می آید
ولی از عشق، نصرت بر سر منصور می بارد
سعیدا روی خشکی تا ابد زخمم نمی بیند
که از هر چشمهٔ داغم نم ناصور می بارد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.