هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان نگرش فلسفی و عرفانی نسبت به زندگی و جهان می‌پردازد. شاعر از ناپایداری دنیا، بی‌وفایی زمانه، و تضادهای زندگی سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند مهر و نگین، دریا و گوهر، و زنبور و عسل، مفاهیم عمیقی را انتقال می‌دهد. در نهایت، شاعر به پذیرش شرایط و یافتن زیبایی در میان سختی‌ها اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۴۰

چه غم آن مهر پیکر از چنان و از چنین دارد
که در زیر نگینش آسمانی با زمین دارد

نمی خواهم گهر زان بحر اگر بر روی آب آید
که هر دم از تنک ظرفیش چینی بر جبین دارد

مرا از خاک سر برداشتن زان خوش نمی آید
که هر چیزی که بالا می رود رو بر زمین دارد

هر آن کاو با تو بد گوید از او امید نیکی کن
که هر جا نیش زنبوری است با خود انگبین دارد

دلم از باغبان دهر منت برنمی تابد
که صد خرمن گل حسرت از آن رو دست چین دارد

زمین از دست چرخ بی مروت داغ ها گشته
که بحر اخضر افلاک موج آتشین دارد

سعیدا در خیال آن کمر چون موی می پیچد
ندارد گرچه تاب و طاقتی فکر متین دارد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.