۱۶۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶۵

همت چو دست گیرد رطل گران توان زد
دامن کشان ز عالم سر در جهان توان زد

گر شحنه آشکارا منع مدام کرده
با یار خوش عیاری می را نهان توان زد

بردار دست همت پا بر طلسم خود نه
باشد که پشت پایی بر این و آن توان زد

تیزی زدی و رفتی باز آمدی بر این ره
بر کشته باز تیغی از امتحان توان زد

خون جگر به شادی بی غم نمی توان خورد
جام نشاط [و] عشرت با میهمان توان زد

خوش گفته این غزل را حافظ به حق قرآن
«باشد که گوی عیسی در این میان توان زد»

بگذر ز جان سعیدا در راه فقر پا نه
شاید که پشت پایی بر این و آن توان زد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.