۱۷۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۳۳

اگر خواهد کسی تا روز محشر باشرف آید
ز جان و دل به طوف مرقد شاه نجف آید

ز دریای سخایش گرچه بسیار است امیدم
قناعت می کنم ز این بحر اگر سنگی به کف آید

شهیدش بر لب کوثر چو خواهد گشت بزم آرا
به رقاصی مسیحا مهر و مه با چنگ و دف آید

چه سازم مدح آل او که در مداحی ایشان
ز جوش عقده های در لب دریا به کف آید

سعیدا گر نبودی بنده ای از بندگان او
چرا از هند مهرافزا چو خورشید این طرف آید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.