هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه از زبان شاعری است که از عشق الهی و انسانی سخن می‌گوید. او از رازآلودگی معشوق، زیبایی‌های طبیعت مانند گل و بلبل، و تأثیر عشق بر روح و جان انسان می‌نویسد. همچنین، به موضوعاتی مانند ریا، بخل، و نورانیت دیده اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کاررفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۳۳۴

ز ما کسی که نهان کرده روی خویش نماید
هر آن که بسته در، از لطف خویش بازگشاید

دلم ز آدم و عالم چنان گرفته دماغ است
که باز غنچه شود گل چو در خیال درآید

یقین ز پنجهٔ خورشید دست او بالاست
که با ادا کمر او ببندد و بگشاید

ز دزد باغ به بلبل خبر نگشته و گر نی
به جذبه نکهت گل را ز دست باد رباید

هر آنچه روی نماید به ما ز راه تو خوب است
ولی رفیق منافق خدا به ما ننماید

هر آن که او نپسندد ز بخل کور شود گو
ز دیدن رخ خوبان که نور دیده فزاید

به طوف خانهٔ خمار توتیاگویان
اگر به دیده کشم خاک راه می شاید

ز حلقه های خم زلف ظاهر است رخ او
به دور عشق سعیدا بگو دگر که چه باید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.