۱۸۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۳۷

گدا که بر سر راه بخیل می آید
چو پشه ای است که در چشم پیل می آید

هر که عاقبت کار این جهان را دید
عزیز مصر به چشمش ذلیل می آید

خطا مکن نظر از مطلبی که داری پیش
به پیشواز تو گر جبرئیل می آید

بنای کلبهٔ ویرانه ام چنان شد محو
که سیل غم به هزاران دلیل می آید

برای رزق، سعیدا مرو ز جا هرگز
که قسمت تو کثیر و قلیل می آید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.