هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عهد می‌کند که از دنیا لذت نبرد، آرامش نیابد مگر با دیدن معشوق، و از پریشانی و دلبستگی به دیگران دوری کند. او تأکید می‌کند که هرگز تسلیم وسوسه‌های دنیوی نشده و به وعده‌های دیگران اعتماد نخواهد کرد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه‌ای است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند دوری از دنیا و عهدهای سنگین ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۳۶۶

عهد کردم ز جهان کام نگیرم هرگز
جم شود ساقی و من جام نگیرم هرگز

جای اگر دوزخ اگر جنت اگر اعراف است
تا نبینم رخت آرام نگیرم هرگز

بسته ام عهد ز آغاز، پریشانی را
که چو زلف تو سرانجام نگیرم هرگز

تا نبینم ز کریمان دل و جان سوخته ای
پخته ای از طمع خام نگیرم هرگز

تن پرستان جهان را نشوم همبازی
انس با عام کالانعام نگیرم هرگز

هر ستم کز تو رسد داد نخواهم گفتن
هر چه من می کنم انعام نگیرم هرگز

وعدهٔ دادن اگر روز قیامت باشد
عهد کردم که زکس وام نگیرم هرگز

هرگزش با تو سعیدا به زبان می گویم
دلبری را که به دل نام نگیرم هرگز؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.