هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دوری از هوش و خیر خود سخن میگوید، از زندگی پر از نامرادی و تلاش برای رسیدن به مراد خود مینالد. او به اشتباهات خود در حکومت بر وجودش اشاره میکند و بیان میکند که هرگز به مقصد نرسیده است. همچنین، تشبیه خورشید به روی مخاطب را اشتباه میداند و از ادامه جهاد خود علیرغم صلح با جهان میگوید. در نهایت، او به اعتقاد خود به نیکی هر آنچه یار سعید انجام میدهد اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، برخی از عبارات مانند 'بیداد کردم' و 'جهاد خویش' ممکن است نیاز به توضیح بیشتری برای مخاطبان جوانتر داشته باشد.
شمارهٔ ۳۹۷
هر دم روم ز هوش و کنم خیر باد خویش
بی یاد او مباد بیابم به یاد خویش
دایم به نامرادی خود زیست کرده ام
تا یافتم ز حضرت عزت مراد خویش
در عهد [پادشاهی] ملک وجود خود
بیداد کردم و نرسیدم به داد خویش
هرگز به آن نشانهٔ مقصد نمی رسی
داری چو تیر تا کجیی در نهاد خویش
خورشید را به روی تو تشبیه کرده ایم
ما سهو کرده ایم در این اجتهاد خویش
با آن که صلح با دو جهان کرده ایم ما
فارغ نگشته ایم هنوز از جهاد خویش
با ما هر آنچه یار سعیدا کند نکوست
ما را گمان بد نبود ز اعتقاد خویش
بی یاد او مباد بیابم به یاد خویش
دایم به نامرادی خود زیست کرده ام
تا یافتم ز حضرت عزت مراد خویش
در عهد [پادشاهی] ملک وجود خود
بیداد کردم و نرسیدم به داد خویش
هرگز به آن نشانهٔ مقصد نمی رسی
داری چو تیر تا کجیی در نهاد خویش
خورشید را به روی تو تشبیه کرده ایم
ما سهو کرده ایم در این اجتهاد خویش
با آن که صلح با دو جهان کرده ایم ما
فارغ نگشته ایم هنوز از جهاد خویش
با ما هر آنچه یار سعیدا کند نکوست
ما را گمان بد نبود ز اعتقاد خویش
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.