۱۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۰۳

کدام تن که بود از خیال سر خالص
دلش ز خوب خلاص و ز بد نظر خالص

ز بسکه جوش به هم داده اند اجزا را
نمانده است در این بوته هیچ زر خالص

بسی به اهل جهان جنگ زرگری کردیم
ندیده ایم دلی از خیال زر خالص

کدام فکر که در سینه نیست زاهد را
که هست نیتش از پای تا کمر خالص

هزار فتنه سعیداست در خیال پدر
چسان شود تو بگو نیت پسر خالص؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.