هوش مصنوعی:
این متن عرفانی بیانگر تجربههای روحانی و عشق الهی است. شاعر از دیدن خداوند و ارتباط عمیق با او سخن میگوید، از عشق بیچون و بیمانندش میسراید و از سیر در عالم معنا و دریافت حقایق غیبی حکایت میکند. او هر آنچه را که در دیوان قضا نوشته شده، موزون و زیبا میبیند و در دیدار با حقیقت، خود را گم کرده و به وجد میآید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۴۵۷
ای که می گویی خدای خویش را چون دیده ام
چون تو می گویی بگویم با تو بیچون دیده ام
دست از دامان گلگونش نخواهم داشتن
نشئه ها از پرتو آن روی گلگون دیده ام
در دل خود کرده ام سیر سواد اعظمی
آن سویدا خانه را در بر مجنون دیده ام
خوانده ام مضمون دیوان قضا را بارها
هرچه آمد در نظر مصراع موزون دیده ام
خیرگی می کرد چشم از دیدن دیدار غیب
در میان هر گه سعیدا خویش را چون دیده ام
چون تو می گویی بگویم با تو بیچون دیده ام
دست از دامان گلگونش نخواهم داشتن
نشئه ها از پرتو آن روی گلگون دیده ام
در دل خود کرده ام سیر سواد اعظمی
آن سویدا خانه را در بر مجنون دیده ام
خوانده ام مضمون دیوان قضا را بارها
هرچه آمد در نظر مصراع موزون دیده ام
خیرگی می کرد چشم از دیدن دیدار غیب
در میان هر گه سعیدا خویش را چون دیده ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.