هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. او از عشق بی‌پاسخ، رنج‌های عاشقی، بی‌وفایی معشوق و تأثیرات عمیق این عشق بر زندگی خود سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند گل، لعل لب، خار و چمن، احساسات خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات عشق بی‌پاسخ و رنج عاشقی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۴۶۶

حکایت گل روی تو در چمن کردم
هزار طعنه از آن روی بر سمن کردم

به داد تشنگیم آب خضر گو نرسید
عقیق لعل لب یار در دهن کردم

نکرد غنچهٔ امید من گل از جایی
چه خارها که چو ماهی به پیرهن کردم

به هر زمین که گذشتم ز اشک خونین دم
شکوفه کردم و گل کردم و چمن کردم

ز بی وفایی خود دور یک سخن نشیند
به صد هزار زبان همچو گل سخن کردم

به یادگار گل عارضی است این داغم
که همچو لاله به صد رنگ در کفن کردم

ز بسکه بیخودیم برده است دل ای عقل
دگر میا که در این شهر من وطن کردم

کسی به کافر کتور نمی کند هرگز
ز عشق آنچه سعیدا به خویشتن کردم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.