هوش مصنوعی: این متن به بیان وحدت وجود و یگانگی با هستی می‌پردازد. شاعر خود را در همه چیز می‌بیند و از غم تا شادی، از فنا تا بقا، و از طبیعت تا مفاهیم انتزاعی را بخشی از خود می‌داند. او تأکید می‌کند که همه چیز درون اوست و هیچ جدایی بین او و جهان وجود ندارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۴۶۸

منم که خود غم و خود یار غمگسار خودم
گهی شرابم و گه نشئه گه خمار خودم

به هر صفت که بینی منم نه غیر من است
که خود محیطم و خود موج و خود کنار خودم

فنا و فقر و بقا را ز هم جدایی نیست
که خود خزانم و خود باغ و خود بهار خودم

بخه صیدگاه تفکر اگر روی دانی
که خود شکارم و خود باز و خود سوار خودم

ندیده دیدهٔ غیری جمال پاک مرا
که خود رقیبم و خود عشق و خود نگار خودم

گهی حسینیم و گه موسی و گه ابراهیم
که گاه نیلم و گه منجنیق [و] دار خودم

منم که با همه اشیا محیط می خوانند
منم که دایره و نقطه و مدار خودم

به هر دیار سعیدا چو رفتم و دیدم
همان مصاحب من یار در دیار خودم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.