هوش مصنوعی: شاعر در این متن عاشقانه و عرفانی، از عشق و تسلیم در برابر تقدیر سخن می‌گوید. او دل خود را آیینهٔ حق می‌داند و عشقش را به معشوق با تعابیر زیبایی مانند موی او و چشم سیاهش توصیف می‌کند. همچنین، شاعر از ترس و احترام به معشوق و تسلیم در برابر قضا و قدر صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند تسلیم در برابر تقدیر نیاز به درک عمیق‌تری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۴۷۱

به غیر از دانهٔ دل ز آب چشمش سبزتر دارم
نه هر تخمی که کردم زیر خاک امید بردارم

مرا در راه تقدیر و قضا تسلیم باید بود
که از او هر چه بینم دست بر بالای سر دارم

سراغ دل به غیر از موی او از کس نمی گیرم
که ز این گم گشته،‌ زلف او خبر دارد خبر دارم

دلم آیینهٔ حق است من عکس جمال او
چو با من او نظر دارد منش با او نظر دارم

سعیدا از رخ خورشید مانندش نمی ترسم
ز زلف و کاکل و چشم سیاه او حذر دارم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.