هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از قدرت و اهمیت سخن و معانی عمیق آن سخن میگوید. او از غربت خود در دنیای سخن میگوید و چگونه زبان از گفتن خوب و بد بازمانده است. شاعر به زیبایی و تأثیر سخن اشاره میکند و اینکه چگونه سخن میتواند اعتبار و ارزش داشته باشد. او همچنین از فروتنی خود و عدم طمعورزی سخن میگوید و امیدوار است که سخنانش در دل شنونده اثر منفی نگذارد. در پایان، شاعر اشاره میکند که میتوان از طریق سخن، شخصیت افراد را شناخت.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۵۱۸
ندیده صاحب معنی به روزگار سخن
غریب جز من افتاده در دیار سخن
زبان ز حرف بد و نیک آن چنان بستی
که گشته است عقیق تو مهردار سخن
چو چشم من به جمال تو گوش پارهٔ چرخ
کشد ز لعل تو تا حشر، اعتبار سخن
ز خط پشت لبت شد سواد حرف عیان
که گشته نقطهٔ خال لبت مدار سخن
نه من ز شکوه سکوتم که مردم چشمت
گرفته است ز دست من اختیار سخن
نکرده ایم به کس دست طمع خویش دراز
که داده است خدا نقد بی شمار سخن
ز خاکساری خود با تو عرضه می کردم
مباد جای کند در دلت غبار سخن
توان شناخت خود با تو عرضه می کردم
مباد جای کند در دلت غبار سخن
توان شناخت سعیدا قماش هر کس را
ز لطف معنی نازک به اعتبار سخن
غریب جز من افتاده در دیار سخن
زبان ز حرف بد و نیک آن چنان بستی
که گشته است عقیق تو مهردار سخن
چو چشم من به جمال تو گوش پارهٔ چرخ
کشد ز لعل تو تا حشر، اعتبار سخن
ز خط پشت لبت شد سواد حرف عیان
که گشته نقطهٔ خال لبت مدار سخن
نه من ز شکوه سکوتم که مردم چشمت
گرفته است ز دست من اختیار سخن
نکرده ایم به کس دست طمع خویش دراز
که داده است خدا نقد بی شمار سخن
ز خاکساری خود با تو عرضه می کردم
مباد جای کند در دلت غبار سخن
توان شناخت خود با تو عرضه می کردم
مباد جای کند در دلت غبار سخن
توان شناخت سعیدا قماش هر کس را
ز لطف معنی نازک به اعتبار سخن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.