۱۶۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۲۸

از چشم خود ای دلبر شایسته حذر کن
تو خسته نه ای ای نفس از خسته حذر کن

[هشدار] ز چشمی که به حیرت نگران است
مستی که به ره می رود آهسته حذر کن

خال تو سپندی بر آن آتش رخسار
در آینه ز این دانهٔ برجسته حذر کن

ز این بیش مکن جور و جفا رحم به خود کن
از آه دل مردم وارسته حذر کن

دزدیده نگاه است که دل می برد و دین
آن چشم سیه دیده و دانسته حذر کن

از دلبر محجوب خبردار سعیدا
از پنجهٔ شهباز نظر بسته حذر کن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.