هوش مصنوعی: این متن شعری است که مخاطب را به ترک وطن و گذر از جان دعوت می‌کند، به او توصیه می‌کند که از حرف‌های فضولان چشم‌پوشی کند و به سوی مقصود خود حرکت نماید. همچنین، از او می‌خواهد که اگر خبری از خرابات دارد، دیگران را نیز آگاه کند و مانند ابنای زمان از جهان بهره ببرد. در پایان، تأکید می‌کند که اگر تلاش کند، موفق خواهد شد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و تحلیل نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد شکل می‌گیرد.

شمارهٔ ۵۳۱

ای کرده وطن تن، به سوی جان سفری کن
از جان گذر و جانب جانان نظری کن

بر خنجر و شمشیر زبان های فضولان
مانند کر از گوش تغافل، سپری کن

تا منزل مقصود خودی راه درست است
برخیز و به جان منت از این رهگذری کن

دارد خبری گر ز خرابات نگاهی
از بی خبری بی خبران را خبری کن

خواهی ز جهان کام چو ابنای زمان شو
رو در پی دیو و دد و تسخیر پری کن

در هر قدم از خویش نشان مان و بیاز باز
آن گاه به گم کرده رهان راهبری کن

گر سیم بری سیمبری سیمبر آید
برخیز سعیدا و برو فکر زری کن
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.