هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دیوانگی و شور عشق سخن می‌گوید و خود را درگیر جنون و آشفتگی می‌داند. او عقل و تدبیر را در سرزمین دیوانگی بی‌اثر می‌داند و از زیبایی‌های این حالت شوریده دفاع می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و شوریدگی عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۵۶۹

هر جا پیدا شود شور و شر دیوانگی
می زنم دست جنون را بر سر دیوانگی

گر ز اوضاعم جنون پیداست عیب من مکن
سال ها شد حلقه کوبم بر در دیوانگی

پارهٔ آشفتگی چون گل به دست آورده ام
تا کنم آن را نشان افسر دیوانگی

در اقالیم جنون، تدبیر را باید گذاشت
نیست راهی عقل را در کشور دیوانگی

بر خیالات سعیدا بنگرد از راه شوق
هر که می خواهد ببیند پیکر دیوانگی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.