هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه، از زبان شاعری عاشق سخن می‌گوید که از درد عشق و ابتلا می‌نالد و در عین حال، به ستایش معشوق و تسلیم در برابر ارادهٔ او می‌پردازد. شاعر از فنا شدن در عشق، یادآوری حبیب، و رسیدن به کمال سخن می‌گوید و در پایان، راه عاشق صادق را تحمل بلا و صبر دانسته است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲

ای دل و جان عاشقان خسته ی تیغ مرحبا
غلغله ی او در سمک کوکبه ی تو در سما

غیرت تو هزار را برده به عالم فنا
بر سر کوی عاشقی کشته به تیغ ابتلا

باده بنوش و دم مزن صید در حرم مزن
لاف ز بیش و کم مزن بر در بام کبریا

چون که به حضرتش روی،گر همه کهنه،گر نوی
بال و پرت فنا کند پرتو نور آن لقا

گر تو بهار و گلشنی در همه چشم روشنی
یاد حبیب جان دهد آینه ی تو را صفا

نعره ی «قل کفی » زدم جام می صفا زدم
چون که رسید از آن کرم جان و دلم به منتها

قاسم،اگر تو عاشقی چیست طریق صادقی؟
تیغ خورند بر قفا صبر کنند در بلا
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.