هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلبستگی عمیق خود به معشوق سخن میگوید. او از رنجهای عشق، اشکها و فریادهایش میگوید و چگونه عشق معشوق بنیاد صبرش را برهم میزند. شاعر از لبهای معشوق یاد میکند و اشکهایش را گواهی بر عشقش میداند. این متن پر از تصاویر شاعرانه و احساسات عمیق عاشقانه است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۲۵
هر صبح دم پیغام خود گویم بزاری باد را
تا عرض حال دل کند آن سرو حوری زاد را
پیش درش افتاده ام بر خاک ره چون بندگان
زین باب دیدم در شرف اسباب پیش افتاد را
گر رفت اشکم در زمین از تربیت های غمش
آخر رسانید این دلم تا آسمان فریاد را
خواهم که بر بنیاد دل بنیاد صبری افکنم
عشقش بهم بر می زند دیوار این بنیاد را
تا ذکر آن لب ورد من شد در میان هر سخن
شیرین و خوب و مختصر میخوانم این اوراد را
دم زد ز آل لعل او چشمم باثبات نسب
آردگواه اندر نظر این اشک مردم زاد را
از چشم مستش قاسمی دارد دلی در موج خون
رحمی نشد بر صید خود آن دل سیه صیاد را
تا عرض حال دل کند آن سرو حوری زاد را
پیش درش افتاده ام بر خاک ره چون بندگان
زین باب دیدم در شرف اسباب پیش افتاد را
گر رفت اشکم در زمین از تربیت های غمش
آخر رسانید این دلم تا آسمان فریاد را
خواهم که بر بنیاد دل بنیاد صبری افکنم
عشقش بهم بر می زند دیوار این بنیاد را
تا ذکر آن لب ورد من شد در میان هر سخن
شیرین و خوب و مختصر میخوانم این اوراد را
دم زد ز آل لعل او چشمم باثبات نسب
آردگواه اندر نظر این اشک مردم زاد را
از چشم مستش قاسمی دارد دلی در موج خون
رحمی نشد بر صید خود آن دل سیه صیاد را
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.