هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از قاسمی، شاعر، بیانگر عشق عمیق و وابستگی شاعر به معشوق است. در این شعر، شاعر از زیبایی‌های معشوق و تأثیر آن بر جهان سخن می‌گوید و خود را عاشقی وفادار معرفی می‌کند که وجودش سرشار از عشق به معشوق است. همچنین، شاعر اشاره می‌کند که نام و نشان او در همه جا پراکنده است و هر کجا که می‌رود، عشق و همراهی معشوق با اوست.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۸۳

شور جهان ز شکر آن دلستان ماست
دل ارغنون و روی تو چون ارغوان ماست

من در تو خود کجا رسم؟ ای یار نازنین
کان جا که آستان تو آن آسمان ماست

بی نام و بی نشان نبود در بسیط دهر
هر جا که هست قصه نام و نشان ماست

ما همرهان و عشق دلاویز دلفروز
هر جا که می رویم عنان بر عنان ماست

با یار باش و قصه آن یار را بگو
از خود سخن مگو، که زیان در زیان ماست

ما عاشق توایم بصد جان و صد روان
اینک گواه ما رخ چون زعفران ماست

گفتند: قاسمی همه شکر فروش شد
گفتا: بلی، که شکر او از دکان ماست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.