هوش مصنوعی:
این شعر از قاسم بیدل، بیانگر درد و رنج شاعر از عشق و مصائب زندگی است. او تمام غمها را ناشی از خود میداند و عشق را کیش خود معرفی میکند. شاعر از عشق جهانسوز سخن میگوید و نالههای خود را ناشی از درد درونی میداند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایین دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۹۳
بازم نمکی بر جگر ریش رسیدست
صد گونه بلا بر من درویش رسیدست
من ناله ز بیگانه ندارم، که دلم را
هر غم که رسیدست هم از خویش رسیدست
درد تو بهرکس نرسیدست ولیکن
المنة لله که مرا بیش رسیدست
کیشم همه عشقست و نیاید بصفت راست
تیری که مرا بر دل از آن کیش رسیدست
نوش دو جهان را همگی کرد فراموش
تا بر دل من لذت آن نیش رسیدست
ای عشق جهان سوز، کجایی؟ که دلم را
صد واقعه از عقل بد اندیش رسیدست
گر ناله کند قاسم بیدل، مکنش عیب
پیداست از آن ناله که دردیش رسیدست
صد گونه بلا بر من درویش رسیدست
من ناله ز بیگانه ندارم، که دلم را
هر غم که رسیدست هم از خویش رسیدست
درد تو بهرکس نرسیدست ولیکن
المنة لله که مرا بیش رسیدست
کیشم همه عشقست و نیاید بصفت راست
تیری که مرا بر دل از آن کیش رسیدست
نوش دو جهان را همگی کرد فراموش
تا بر دل من لذت آن نیش رسیدست
ای عشق جهان سوز، کجایی؟ که دلم را
صد واقعه از عقل بد اندیش رسیدست
گر ناله کند قاسم بیدل، مکنش عیب
پیداست از آن ناله که دردیش رسیدست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.