هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی و عاشقانه از قاسم، به توصیف حالات معنوی و عشق الهی میپردازد. شاعر از مفاهیمی مانند مستی عرفانی، هدایت، ذکر، و انعام الهی سخن میگوید و با استفاده از تصاویر زیبا مانند خال سیاه و زلف دلاویز، حالات روحانی را به تصویر میکشد. همچنین، نقدی بر زاهد ظاهربین دارد که از حقیقت معنوی بیخبر است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم نیاز به دانش ادبی و عرفانی پایه دارند.
شمارهٔ ۱۱۰
موسی صفتان را، که درین طور مقامست
از درد تو مستند گروهی ز دوا مست
آن خال سیه جانب آن زلف دلاویز
وصفش نتوان گفت: چه دانه است و چه دامست
هرجا که تو باشی سخن از شاهد و می گوی
چون راه هدایت همه از ذکر دوامست
از چهره زیبا تتق زلف برانداز
چون نور هدایت همه از رفع ظلامست
زاهد ز می ناب همین نام شنیدست
او مست خیالست، نه سرمست مدامست
از مطبخ جان بوی طعامی نشنیدست
زعمش همه اینست که بر خوان کرامست
یک نام شنیدست از آن یار گرامی
زان نام گمان برده که سلطان انامست
یک بوسه، نگوییم، که یک غمزه از آن چشم
انعام کن، ای دوست، که انعام تو عامست
قاسم، سخن از ساقی و می خانه و می گوی
زیرا که ترقی همه از ذکر مدامست
از درد تو مستند گروهی ز دوا مست
آن خال سیه جانب آن زلف دلاویز
وصفش نتوان گفت: چه دانه است و چه دامست
هرجا که تو باشی سخن از شاهد و می گوی
چون راه هدایت همه از ذکر دوامست
از چهره زیبا تتق زلف برانداز
چون نور هدایت همه از رفع ظلامست
زاهد ز می ناب همین نام شنیدست
او مست خیالست، نه سرمست مدامست
از مطبخ جان بوی طعامی نشنیدست
زعمش همه اینست که بر خوان کرامست
یک نام شنیدست از آن یار گرامی
زان نام گمان برده که سلطان انامست
یک بوسه، نگوییم، که یک غمزه از آن چشم
انعام کن، ای دوست، که انعام تو عامست
قاسم، سخن از ساقی و می خانه و می گوی
زیرا که ترقی همه از ذکر مدامست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.