هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از مولانا بیانگر شوق و عشق به معشوق الهی است. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند رمضان، نان و جان، به توصیف حالات عارفانه و طلب دیدار حق می‌پردازد. او بر این نکته تأکید دارد که همه چیز از آن خداست و شناخت حقیقی تنها با معرفت الهی ممکن است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۱۸

امشب شب آدینه و فردا رمضانست
تن در ذوبان آمد و جان در طیرانست

بر بند ره لقمه و بگشا ره دیدار
تن طالب نان آمد و جان طالب جانست

آن خواجه عزیزست و لطیفست و شریفست
آزاده و حی نیست، که صید حدثانست

خرسند از آنست که بر سفره ارزاق
هرچند که نانش نرسد، بر سر خوانست

من بنده شوقم، که براقیست سبک رو
پروانه عشقست، ولی شمع جهانست

چون جمله تویی، غیر تو کس نیست بتحقیق
هر جان که شناسا شود این جا همه دانست

رعنایی تو چشم ترا کور ابد کرد
رو وسمه خر، ای دوست، که این سرمه گرانست

کوری تو شد مانع راه تو وگرنه
چون ماه شب چارده آن دوست عیانست

گر زانکه شراب از خم توحید کنی نوش
در دیر جهان قاسم ما پیر مغانست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.