هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق (دوست) و جستجوی معنوی اوست. شاعر خود را عاشقی می‌داند که دل به دوست سپرده و در مسیر عرفان و معنا گام برمی‌دارد. او از گمگشتگی در راه و همراهی با دیگران سخن می‌گوید، اما تأکید می‌کند که تنها عشق به دوست است که می‌تواند او را به مقصود برساند. همچنین، شاعر به اهمیت یاد حق و دوری از تعلقات دنیوی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۲۹

مرا چون عاشقی دارالامانست
دلم با دوست سر بر آستانت

ز «سبحان الذی اسری » بمقصود
همه ره کاروان در کاروانست

همه گم کرده اند این راه، اما
چو وابینی همه با همگنانست

چو می داند بجانش دوست دارم
ازین هم نیز با ما سرگرانست

مگر، ای ساربان، محمل روان شد؟
جرسها را فغان اندر فغانست

کلید گنج معنی را بدست آر
وگرنه گنج عرفان جاودانست

دلت از یاد حق چیزی ندانست
همه میل دلت با چینه دانست

اگر رومی رومی در حقیقت
چرا میل دلت با زنگیانست؟

نیارامد دل قاسم بجز دوست
درین احوال سری درمیانست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.