هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از عشق به معشوق (حضرت دوست) سخن میگوید و از نیاز خود به محبت و توجه او مینالد. شاعر به رقیب و سخنان او اشاره میکند و تأکید دارد که عشق واقعی قابل توبه نیست. متن پر از استعارههای عرفانی و احساسی است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارهها ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۱۳۹
بیار جان طلب کار را بحضرت دوست
ببین که با همه ذرات کون رو در روست
قلم برندی ما رفته است روز ازل
جزع چه سود کند؟ چون رقم چنین زد دوست
مرا ز خم تو یک جرعه ای تمام بود
بیار رطل محبت، چه جای جام و سبوست؟
بوصل ما چو رسیدی تو شاد و خرم باش
جهان و جان بعوض ده، که دولت نیکوست
رقیب گفت که: از یار می کنم شکوه
رقیب قصه غلط کرد، ماجری با اوست
ز پا فتاده ام، ای یار، یک نظر فرما
مرا ز جود تو، ای دوست، اینقدر مرجوست
بطعنه گفت که: قاسم ز عشق توبه کند
طریق توبه ز عاشق رسم نانیکوست
ببین که با همه ذرات کون رو در روست
قلم برندی ما رفته است روز ازل
جزع چه سود کند؟ چون رقم چنین زد دوست
مرا ز خم تو یک جرعه ای تمام بود
بیار رطل محبت، چه جای جام و سبوست؟
بوصل ما چو رسیدی تو شاد و خرم باش
جهان و جان بعوض ده، که دولت نیکوست
رقیب گفت که: از یار می کنم شکوه
رقیب قصه غلط کرد، ماجری با اوست
ز پا فتاده ام، ای یار، یک نظر فرما
مرا ز جود تو، ای دوست، اینقدر مرجوست
بطعنه گفت که: قاسم ز عشق توبه کند
طریق توبه ز عاشق رسم نانیکوست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.