هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه و عرفانی، از عشق و شیفتگی خود به معشوق می‌گوید و زاهد و ریاکار را به چالش می‌کشد. او عشق را برتر از زهد و تظاهر می‌داند و از جاهلان و نادانان نیز انتقاد می‌کند. در نهایت، شاعر خود را فدایی راه معشوق معرفی می‌کند و از فراق او می‌نالد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از واژگان و اصطلاحات به کار رفته در شعر نیاز به دانش ادبی و عرفانی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

شمارهٔ ۱۴۰

دل من شیوه شیرین ترا دارد دوست
هر کجا شیوه شیرین، دل من بنده اوست

عاشق روی توام، از همه رو، در همه حال
قصه روی و ریا نیست، سخن روی بروست

زاهد، از ما مطلب شیوه زهد و تقوی
توبه و تقوی ما قصه سنگست و سبوست

دیده ات را عمشی هست، نمی بیند راست
دیده بگشا که ببینی: ز سما تا سمک اوست

زاهد از راه برون رفت و ندانم چون رفت؟
که برون رفتن ازین راه و را عادت و خوست

سخن از مردم جاهل نتوان کردن گوش
نیست واقف دل جاهل، نه ز مغز و نه ز پوست

قاسم خسته، دل و دین همه در راه تو باخت
خرقه صد پاره شد، ای دوست چه هنگام رفوست؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.