۱۷۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۶

حلقه بر در مزن، که بارت نیست
خانه کمتر طلب، که جارت نیست

گفتمت ناروا مدار چنان
هوس دار و این دیارت نیست

هرچه با یاد خویشتن باشی
فکر خود کن، که فکر یارت نیست

نان خورش یاد یار می باشد
گر همه شام و گر نهارت نیست

نوش بادت نصیحت مستان
باده می نوش، چون خمارت نیست

آدمی چون ترا بدست آرد
اشتر مستی و مهارت نیست

قاسمی شد مقیم خاک درت
بعد از این حاجت تجارت نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.