۱۷۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۸

همه کار و بار جهان هیچ نیست
مدار زمین و زمان هیچ نیست

بهاران سرسبز و خرم خوشند
چو دارند رو در خزان،هیچ نیست

چو خواهد فرو ریخت گلها ز بار
سمن ضایع و ارغوان هیچ نیست

بصدجا کمر بست نی بر میان
چه حاصل؟ چو اندر میان هیچ نیست

چو از درد ما دلبران فارغند
همه سوز و آه و فغان هیچ نیست

چو هرگز ندارد درین گیر و دار
بخود اختیار، آسمان هیچ نیست

بعین یقین قاسمی دیده است
که غیر خدا در جهان هیچ نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.