هوش مصنوعی:
این متن عرفانی و عاشقانه، بر اهمیت عشق و مستی معنوی تأکید دارد و از وهم و غم دوری میجوید. شاعر عشق را بالاتر از همه چیز میداند و معتقد است که تنها در مستی یار میتوان به حیات حقیقی دست یافت.
رده سنی:
18+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۸۰
در بزم یار باده ناخوشگوار نیست
از وهم درگذر، که درین گنج مار نیست
خاکم بباد داد غمش، طرفه حالتی
کز جور دوست بر دل مسکین غبار نیست
ما درد یار را بدو عالم نمی دهیم
وندر دیار ما بجز از درد یار نیست
در راه عاشقی، که دو عالم طفیل اوست
عشقست کار مرد ولی مرد کار نیست
فیض حیوة می طلبی، یار مست باش
هر کس که یار مست نشد مست یار نیست
در سکر عشق فخر و مباهات می کنم
زان ساقئی که باده او را خمار نیست
قاسم چو غرق بحر سماعست، ای فقیه
از منع درگذر، که بدست اختیار نیست
از وهم درگذر، که درین گنج مار نیست
خاکم بباد داد غمش، طرفه حالتی
کز جور دوست بر دل مسکین غبار نیست
ما درد یار را بدو عالم نمی دهیم
وندر دیار ما بجز از درد یار نیست
در راه عاشقی، که دو عالم طفیل اوست
عشقست کار مرد ولی مرد کار نیست
فیض حیوة می طلبی، یار مست باش
هر کس که یار مست نشد مست یار نیست
در سکر عشق فخر و مباهات می کنم
زان ساقئی که باده او را خمار نیست
قاسم چو غرق بحر سماعست، ای فقیه
از منع درگذر، که بدست اختیار نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.