هوش مصنوعی: این متن عرفانی از حافظ، عشق الهی را به عنوان موضوع اصلی خود قرار داده و از مفاهیمی مانند عشق، وصال، تقدس و تعالی سخن می‌گوید. شاعر بیان می‌کند که در وادی عشق، سخن از تسبیح و مصلا بی‌معناست و تنها ذکر تقدس و تعالی جایز است. همچنین، او به ناتوانی در بیان کامل تجربه‌های عرفانی اشاره می‌کند و از باده‌ی عشق به عنوان نمادی از وصال الهی یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، استفاده از نمادهایی مانند باده و خمار ممکن است نیاز به توضیح بیشتری برای مخاطبان جوان‌تر داشته باشد.

شمارهٔ ۲۱۳

با عشق ز تسبیح و مصلا نتوان گفت
جز باده گل رنگ مصفا نتوان گفت

آنجا که کند عشق خداغارت دلها
جز ذکر تقدس و تعالا نتوان گفت

ای جان،خبرت نیست ز عالی بحقیقت
باتو سخن از عالم اعلا نتوان گفت

گر عشق و سلامت طلبی، مایه سوداست
با عشق ز سرمایه سودا نتوان گفت

در بحر وصالش همه در موج فناییم
آنجا زمربی و مربا نتوان گفت

این واعظ ما مرد شریفیست، فاما
با او صفت باده حمرا نتوان گفت

زان باده حمراست، که بی رنج خمارست
زان باده حمراست که آنرا نتوان گفت

جان و دل قاسم همگی غرق وصالست
با او سخن صوفی و ملا نتوان گفت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.