هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او زیبایی و جمال معشوق را با تصاویر طبیعی مانند سرو و لاله توصیف می‌کند و از عشق بی‌پاسخ و درد دل خود می‌گوید. شاعر خود را فدایی معشوق می‌داند و از بی‌توجهی او شکایت دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'سگ کوی تو' نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.

شمارهٔ ۲۱۴

در حسن و جمالی که تو داری چه توان گفت؟
سروی، صنمی، لاله عذاری، چه توان گفت؟

بر صفحه دل، ای دل وجان، از غم وشادی
نقشی که نگاری چو نگاری چه توان گفت؟

خود را سگ کوی تو شمردیم و تو ما را
گر از سگ آن کو نشماری چه توان گفت؟

در دل همه غمهای تو داریم شب و روز
در دل غم ما هیچ نداری، چه توان گفت؟

دلداده و سودایی و رندم، چه توان کرد؟
زیبا و دل افروز و عیاری، چه توان گفت؟

ز یاد تو بشکفت دلم چون گل سیراب
در خاصیت باد بهاری چه توان گفت؟

کارت همه آزار دل قاسم مسکین
ای دوست،ببین،تابچه کاری،چه توان گفت؟
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.