هوش مصنوعی: این شعر یک ستایش عارفانه و پراحساس از یک شخصیت معنوی و روحانی است که به عنوان رهبر و سلطان در ملک معانی و ولایت توصیف شده است. شاعر با بیان ناتوانی خود در وصف این شخصیت، از عظمت و جایگاه والای او سخن می‌گوید و خود را گدای کوی او می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عرفانی و پیچیده‌ای است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای خاص ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۲۱۶

ای رهنمای ملک معانی، چه گویمت؟
دردین حق مساعد جانی چه گویمت؟

هر زنده دل که نام تو بشنید زنده شد
سلطان شهر زنده دلانی چه گویمت؟

من وصف گفتنت نتوانم بهیچ حال
چون پادشاه ملک عیانی چه گویمت؟

تو میر رهروانی و صد جان طفیل تست
باز سفید صدر جنانی چه گویمت؟

سلطان هر دو کونی وعالم گدای تست
در ملک فقر شاه نشانی چه گویمت؟

خواهم بجان که:وصف تو گویم بصدزبان
چون بینمت که برترازآنی چه گویمت؟

ای شهریار ملک ولایت، ترا سلام
برتر زعقل و فکر و بیانی چه گویمت؟

تو ژنده پیل حضرتی و پادشاه جام
ای جان و دل،چو جان و جهانی چه گویمت؟

قاسم گدای کوی توشد، جان و دل بداد
ای شاه جان، تو امن و امانی چه گویمت؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.