هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق عمیق و بی‌قید و شرط سخن می‌گوید. شاعر خود را رند خرابات و مجذوب معشوق توصیف می‌کند و بیان می‌کند که عشق او را از هر دو جهان بی‌نیاز کرده است. او از دیدار معشوق جان تازه می‌گیرد و توبه و تقوا را در برابر عشق بی‌معنا می‌داند. شاعر به قدرت جادویی غمزه‌های معشوق اشاره کرده و اعلام می‌کند که دلش تنها در دام عشق او اسیر است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از اصطلاحاتی مانند 'رند خرابات' و 'مستیم' ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح داشته باشد.

شمارهٔ ۲۲۰

عشق تو مرا از هر دو جهان ساخت مجرد
ای عشق گرانمایه و ای دولت سرمد

مردم ز غم عشق و نی یافتم آخر
از دولت دیدار تو صد جان مجدد

من رند خرابات مغانم،چه توان کرد؟
اینست مرا مذهب، اگر نیکم،اگر بد

از عشق تو منعم نکند توبه و تقوی
ویران شود از سنگ قضا قصر مشید

در کوی تو پستیم، زهی منصب عالی!
با روی تو مستیم، زهی عشق مؤبد

از غمزه جادوی تو مستیم و فراغت
از حادثه دایره چرخ مشعبد

مطلق سخن اینست که :مرغ دل قاسم
جز دام تو در دام کسی نیست مقید
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.