هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از سفر روحانی و عرفانی خود از دنیای مادی به سوی معانی والا سخن می‌گوید. او به مفاهیمی مانند مبارکی، وصال، رشاد، و یقین اشاره می‌کند و بر اهمیت دوری از موانع و رسیدن به حقیقت تأکید دارد. در نهایت، او به وحدت جان و دل با کتاب خدا اشاره می‌کند و از روشنایی حقیقت سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. درک این متن نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی و تفکر انتزاعی دارد که معمولاً در سنین بالاتر شکل می‌گیرد.

شمارهٔ ۲۲۶

سفر گزیدم ازین آستان کون و فساد
بر آسمان معالی، سفر مبارک باد!

مبارکی چه بود؟آنکه یار پیش آید
بشیوهای ملاحت، برای حسن رشاد

رشاد چیست؟ حذر کردن از موانع اصل
وصال چیست؟رسیدن بر آستان مراد

بجست و جوی تو بودیم در جهان فنا
بآرزوی تو رفتیم، هر چه باداباد!

مده بدست هواها عنان نفس نفیس
که تا شود ز تو راضی دل صلاح وسداد

اگر بکشف حقایق رسی،یقین می دان
که بر زمین حقیقت نهاده ای بنیاد

یقین که جان ودل قاسمی کتاب خداست
زهی صحایف روشن! زهی بیاض و سواد!
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.