۲۰۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۳۰

حدم آن کس زند که بادم داد
باده جام دل گشادم داد

بهر دفع خمار و رنجوری
جام در مبداء و معادم داد

گفتمش : تایبم، ننوشم می
حیله کردم ولیک بادم داد

مستی و عاشقی و مستوری
جودت عشق در نهادم داد

چون مرا زاهد و مسلمان دید
سجده سهو را بیادم داد

جمله را داد هر چه لایق اوست
سلطنت را به نوع آدم داد

هر چه دادند جان قاسم را
دولت عشق مستزادم داد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.