هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از قاسمی بیانگر تجربه‌های معنوی و عرفانی شاعر است. او از باده‌ی عشق الهی مست شده و در این مسیر، سرگردانی، تسلیم و انقیاد را تجربه می‌کند. در نهایت، خداوند سر توحید را به او می‌بخشد و او به مراد خود می‌رسد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌هایی مانند 'باده' و 'مستزاد' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی و اصطلاحات خاص آن دارد.

شمارهٔ ۲۳۱

ساقیم باده داد و بادم داد
باده این بار مستزادم داد

چون من از باده سرگردان گشتم
حرجی کرد و در مزادم داد

عاقبت هم خودم بخرد بخرید
نامرادی بدم،مرادم داد

آتشی در میان جانم زد
شور در عرصه فؤادم داد

چون سرم گرم شد ز باده شوق
سر تسلیم و انقیادم داد

نکتهایی که در ازل میرفت
تاابد یک بیک بیادم داد

قاسمی،حضرت خدای کریم
سر توحید را بآدم داد
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.