هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق و ارادت شاعر به معشوق یا مراد خود است. در آن از مفاهیمی مانند قربان شدن برای معشوق، مستی عرفانی، گدایی و درویشی در راه عشق، و برتری معشوق بر همه سلاطین جهان سخن گفته شده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند مستی و گدایی نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.

شمارهٔ ۲۶۵

گر دلم عید ترا لایق قربان باشد
اثر بخت نکو،غایت قرب آن باشد

می که از دست تو نوشم همه نوشانوشست
کمترین جرعه من قلزم و عمان باشد

گفت:مستی که خرابست بمهمان آرید
گفتم:ای جان و جهان،دولت مستان باشد

نفسی محنت مستان چو ببیند،ناچار
زود بگریزد،اگر رستم دستان باشد

گرببینی سبعی را که عظیمست و دلیر
رو به ماست،گراز بیشه شیران باشد

نشناسد دل من گنج وصال تو کجاست؟
هر کجا هست،ولی طالب و جویان باشد

هر گدایی،که دمی جرعه ای از جام تو خورد
بر سلاطین جهان خسرو و خاقان باشد

چاکر تست اگر عمر و گر عثمانست
بنده تست،اگربوذر و سلمان باشد

قاسمی لطف ترا دید: دل ازدست بداد
بعد ازین مسکن او کوی کریمان باشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.