۱۷۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶۶

کسی که روی تو بیند چگونه شاد نباشد؟
مرید عشق تو،ای دوست،نامراد نباشد

مرا،که قبله جان روی تست اول و آخر
یقین که خوشتر ازین مبداء و معاد نباشد

سوادچشم مرا کرده ای قبول بشرطی
که جز خیال تو نوری درین سواد نباشد

نه من توام،نه تو من،هرچه هست جمله تویی،بس
که میل جان موحد باتحاد نباشد

سماع مجلس رندان خوشست،زاهد خودبین
برقص آیدازین حال اگر جماد نباشد

یقین که عاشق صادق سخن زعقل نگوید
وگر بسهو بگوید باعتقاد نباشد

بدردهای تو قاسم نهاد دل،چه کند؟چون
گدای کوی ترا غیر ازین نهاد نباشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.