هوش مصنوعی: گنجشک کوچکی با کبوتری صحبت می‌کند و او را تشویق می‌کند تا از آشیانه بیرون بیاید و زیبایی‌های جهان را ببیند. کبوتر در پاسخ از مسئولیت‌های مادری و نگهداری از جوجه‌ها سخن می‌گوید و بیان می‌کند که این کار شیرین‌تر از هر چیز دیگری است. در نهایت، هر دو از زیبایی‌های طبیعت و زندگی لذت می‌برند.
رده سنی: 8+ این متن با زبانی ساده و شاعرانه، مفاهیم زیبایی‌های طبیعت و مسئولیت‌های مادری را به کودکان منتقل می‌کند. این مفاهیم برای کودکان در این سن قابل درک و الهام‌بخش هستند و می‌توانند به رشد فکری و عاطفی آن‌ها کمک کنند.

حدیث مهر

گنجشک خرد گفت سحر با کبوتری
کآخر تو هم برون کن ازین آشیان سری

آفاق روشن است، چه خسبی به تیرگی
روزی بپر، ببین چمن و جوئی و جری

در طرف بوستان، دهن خشک تازه کن
گاهی ز آب سرد و گه از میوهٔ تری

بنگر من از خوشی چه نکو روی و فربهم
ننگست چون تو مرغک مسکین لاغری

گفتا حدیث مهر بیاموزدت جهان
روزی تو هم شوی چو من ایدوست مادری

گرد تو چون که پر شود از کودکان خرد
جز کار مادران نکنی کار دیگری

روزیکه رسم و راه پرستاریم نبود
میدوختم بسان تو، چشمی به منظری

گیرم که رفته‌ایم از اینجا به گلشنی
با هم نشسته‌ایم بشاخ صنوبری

تا لحظه‌ایست، تا که دمیدست نوگلی
تا ساعتی است، تا که شکفته‌است عبهری

در پرده، قصه‌ایست که روزی شود شبی
در کار نکته‌ایست که شب گردد اختری

خوشبخت، طائری که نگهبان مرغکی است
سرسبز، شاخکی که بچینند از آن بری

فریاد شوق و بازی اطفال، دلکش است
وانگه به بام لانهٔ خرد محقری

هر چند آشیانه گلین است و من ضعیف
باور نمیکنم چو خود اکنون توانگری

ترسم که گر روم، برد این گنجها کسی
ترسم در آشیانه فتد ناگه آذری

از سینه‌ام اگر چه ز بس رنج، پوست ریخت
ناچار رنجهای مرا هست کیفری

شیرین نشد چو زحمت مادر، وظیفه‌ای
فرخنده‌تر ندیدم ازین، هیچ دفتری

پرواز، بعد ازین هوس مرغکان ماست
ما را بتن نماند ز سعی و عمل، پری
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:چند پند
گوهر بعدی:حقیقت و مجاز
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.