۱۷۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۹۹

در هیچ زمان غیر بدل راه ندادند
قومی که مریدند و گروهی که مرادند

آنها که کمالات و جمالات تو دیدند
بر خاک همه جبهه تسلیم نهادند

در صومعه و مسجد و می خانه رسیدیم
قومی ز تو غمگین و گروهی ز تو شادند

قومیکه دل و دین بهوای تو بدادند
آنها همه شادند، که از اهل رشادند

مستند بسودای تو در مسکن دلها
گر اهل بیاضند و گر اهل سوادند

این گنج نهان را،که نهادند درین کوی
بر هیچ کس این سر نهانی نگشادند

قاسم، چو ز اسرار تو رمزی بشنیدند
سلطان سلاطین و فریدون و قبادند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.