۱۵۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰۶

آب حیوان،که سکندر طلبش میفرمود
روزی جان خضر گشت و خضر شد خشنود

آب حیوان چه بود؟زنده جاوید شدن
بشنو،ای خواجه،که در عین شهودی مشهود

در ازل سابقه عشق «قسمنا» گفتند
«عونناالله » خداوند کریمست و ودود

دل ما شیفته حسن جهانگیر تو شد
تاجهان هست و جهاندار جهان خواهد بود

من که از بودن و نابود فراغت دارم
پیش ما قصه مگویید ازین بود و نبود

چون یقین گشت ترا طالب ومطلوب یکیست
طلب اینجابسر آمد، طرق اینجا مسدود

قاسمی از سر عالم بهوایت برخاست
علم الله کزین جمله تو بودی مقصود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.