هوش مصنوعی:
مرغی به باغ رفت و میوهای خورد، اما ناگهان سنگی به پایش خورد و مجروح شد. او به لانه بازگشت و زیر پر خود پنهان شد. مرغ دیگری از این اتفاق ناراحت شد و از مرغ مجروح خواست که مانند بال خود، بال و چنگهای قوی داشته باشد. مرغ مجروح پاسخ داد که این زخمها نشانهای از سختیهای زندگی است و هر کس در جستجوی روزی، ممکن است آسیب ببیند. در نهایت، مرغ به دیگران توصیه کرد که با احتیاط و بدون تعلل به زندگی ادامه دهند.
رده سنی:
12+
این متن دارای مفاهیم عمیق و تمثیلی است که ممکن است برای کودکان زیر 12 سال قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند سختیهای زندگی و آسیبهای ناشی از آن نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود.
خون دل
مرغی بباغ رفت و یکی میوه کند و خورد
ناگه ز دست چرخ بپایش رسید سنگ
خونین به لانه آمد و سر زیر پر کشید
غلتید چون کبوتر با باز کرده جنگ
بگریست مرغ خرد که برخیز و سرخ کن
مانند بال خویش، مرا نیز بال و چنگ
نالید و گفت خون دلست این نه رنگ و زیب
صیاد روزگار، بمن عرصه کرد تنگ
آخر تو هم ز لانه، پی دانه بر پری
از خون پر تو نیز بدینسان کنند رنگ
در سبزه گر روی، کندت دست جور پر
بر بام گر شوی، کندت سنگ فتنه لنگ
آهسته میوهای بکن از شاخی و برو
در باغ و مرغزار، مکن هیچگه درنگ
میدان سعی و کار، شمار است بعد ازین
ما رفتگان نبوت خود تاختیم خنگ
ناگه ز دست چرخ بپایش رسید سنگ
خونین به لانه آمد و سر زیر پر کشید
غلتید چون کبوتر با باز کرده جنگ
بگریست مرغ خرد که برخیز و سرخ کن
مانند بال خویش، مرا نیز بال و چنگ
نالید و گفت خون دلست این نه رنگ و زیب
صیاد روزگار، بمن عرصه کرد تنگ
آخر تو هم ز لانه، پی دانه بر پری
از خون پر تو نیز بدینسان کنند رنگ
در سبزه گر روی، کندت دست جور پر
بر بام گر شوی، کندت سنگ فتنه لنگ
آهسته میوهای بکن از شاخی و برو
در باغ و مرغزار، مکن هیچگه درنگ
میدان سعی و کار، شمار است بعد ازین
ما رفتگان نبوت خود تاختیم خنگ
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:خوان کرم
گوهر بعدی:درخت بی بر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.