هوش مصنوعی: در این شعر، یک درخت سپیدار از جور تبر و اره نجار شکایت می‌کند که تمام شاخه‌ها و ریشه‌هایش را از بین برده‌اند. تبر به او پاسخ می‌دهد که جرمش این است که هیچ میوه‌ای ندارد و تنها برای هیزم مناسب است. درخت سپیدار از سرنوشت خود می‌گرید و از تبدیل شدن به هیزم و سوختن در آتش اظهار ناراحتی می‌کند. شعله‌های آتش نیز به او می‌خندند و می‌گویند که هر شاخه‌ای که میوه ندهد، سزاوار سوختن است. در پایان، شاعر به این نکته اشاره می‌کند که تنها دانش و حکمت میوه‌ی انسان است و اعمال نیک ارزش دارند، نه سخنان بیهوده.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تمثیل‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

درخت بی بر

آن قصه شنیدید که در باغ، یکی روز
از جور تبر، زار بنالید سپیدار

کز من نه دگر بیخ و بنی ماند و نه شاخی
از تیشهٔ هیزم شکن و ارهٔ نجار

این با که توان گفت که در عین بلندی
دست قدرم کرد بناگاه نگونسار

گفتش تبر آهسته که جرم تو همین بس
کاین موسم حاصل بود و نیست ترا بار

تا شام نیفتاد صدای تبر از گوش
شد توده در آن باغ، سحر هیمهٔ بسیار

دهقان چو تنور خود ازین هیمه برافروخت
بگریست سپیدار و چنین گفت دگر بار

آوخ که شدم هیزم و آتشگر گیتی
اندام مرا سوخت چنین ز آتش ادبار

هر شاخه‌ام افتاد در آخر به تنوری
زین جامه نه یک پود بجا ماند و نه یک تار

چون ریشهٔ من کنده شد از باغ و بخشکید
در صفحهٔ ایام، نه گل باد و نه گلزار

از سوختن خویش همی زارم و گریم
آن را که بسوزند، چو من گریه کند زار

کو دولت و فیروزی و آسایش و آرام
کو دعوی دیروزی و آن پایه و مقدار

خندید برو شعله که از دست که نالی
ناچیزی تو کرد بدینگونه تو را خوار

آن شاخ که سر بر کشد و میوه نیارد
فرجام به جز سوختنش نیست سزاوار

جز دانش و حکمت نبود میوهٔ انسان
ای میوه فروش هنر، این دکه و بازار

از گفتهٔ ناکردهٔ بیهوده چه حاصل
کردار نکو کن، که نه سودیست ز گفتار

آسان گذرد گر شب و روز و مه و سالت
روز عمل و مزد، بود کار تو دشوار

از روز نخستین اگرت سنگ گران بود
دور فلکت پست نمیکرد و سبکسار

امروز، سرافرازی دی را هنری نیست
میباید از امسال سخن راند، نه از پار
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:خون دل
گوهر بعدی:دریای نور
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.