هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه به بیان مفاهیمی مانند عشق، جستجوی معشوق، و نقد زهد ظاهری می‌پردازد. شاعر از آینه‌ی جان سخن می‌گوید که در آن صورت و معنی یکی است و عشاق در راه معشوق سر از پا نمی‌شناسند. همچنین، به نقد حاجیانی که تنها ظاهر را می‌بینند و واعظانی که حقیقت را درک نمی‌کنند، پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۳۱۱

دل آینه صورت و معنیست عجب بود
کان شاهدما روی درین آینه ننمود

نه نه، چو صفا نبود هرگز ننماید
در آینه جان صفت شاهد و مشهود

در راه تو عشاق سر از پای ندانند
ای دولت عشاق،زهی مقصد و مقصود

حاجی ز ره کعبه پشیمان شد و برگشت
چون باده نپیمود ره بادیه پیمود

واعظ،بس از این قصه،که هرگز نستانند
در دار عیار دل ما قلب زراندود

دیگر سخن ازشمع وزپروانه مگویید
با زاهد ما، چون نه ایازست و نه محمود

در راه غمت قاسم بیچاره شب و روز
اندر طلبت دربدر و کوی بکو بود
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.