هوش مصنوعی: متن بالا یک شعر عرفانی و اخلاقی است که بر اهمیت توجه به معنویات و دوری از تعلقات دنیوی تأکید دارد. شاعر از درد و رنج زندگی سخن می‌گوید و مخاطب را به ترک زهد ظاهری و روی آوردن به عشق حقیقی فرا می‌خواند. همچنین، از ضرورت توجه به خداوند و دوری از غفلت و تعلقات مادی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند جدایی از تعلقات دنیوی و عشق الهی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۶۷

درد سری میدهد زحمت رنج خمار
زهد برون کن ز سر، ساقی جان را در آر

جان جهانرا طلب، ملک عیانرا طلب
جان جهان باقیست، ملک جهان مستعار

چون همه جان و دلت لایق آن حضرتست
دل بر الله بر، دیده بر آن راه دار

در صفت هر کسی رفت حکایت بسی
هیچ نپرسی سخن از صفت یار غار؟

چند روی غافلی، بر سر آب و گلی؟
سر ز رقیبان بر، سر ز حبیبان بر آر

هر کس در گوشه ای، باشد با توشه ای
ما و فراق حبیب، خسته دل و سوگوار

هر دل و هر حالتی، دارد از آن راحتی
قاسمی و گوشه ای، درد دل بی قرار
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.