هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به مضامینی مانند عشق، مستی معنوی، رنج‌های عاشقی، و مفاهیم فلسفی و عرفانی می‌پردازد. شاعر از عشق به معشوق، درد فراق، و مستی ناشی از شراب معنوی سخن می‌گوید و مخاطب را به گذر از خود و رسیدن به حقیقت دعوت می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند تقدیر، صبر، و وحدت وجود نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات به مستی و رنج‌های عاشقی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۳۷۸

مشربم عذبست و مطرب عشق و ساقی یار غار
وقت من خوش، بخت من خوش، جام می بی انتظار

بسکه چشمم ریخت گوهر از مقالات رقیب
در میان کنج عزت گنج دارم در کنار

این مگو: کز عاشقی جور فراوان می کشم
گنج با مارست و گل با خار و مستی با خمار

یک سخن بشنو ز مستان طریقت، یک سخن
گر تو سرداری درین کوی حقیقت سر مدار

چند گویی: عاقبت در عشق سر خواهیم داد؟
زین حدیث سرسری هم عاقبت شرمی بدار

چون ز عیاران این ره بود منصور، از وله
آن رسن حبل الله آمد، دار او دارلعیار

ساقیا، جامی دو سه در ده، که نیک آشفته ایم
باده در جامست و دل مشتاق و جان امیدوار

باغبانا، هر چه خواهی کاشت آن خواهی درود
گر نکوکاری درین ره، تخمهای بد مکار

گر تو از بستان عشقی، همچو بلبل ناله کن
همچو گل رقاص باش و همچو نرگس جام دار

ای دل، اندر فکر جان چندین چرا پیچیده ای؟
از سر جان در گذر، جان را به جانان واگذار

گر پس از من بر سر خاکم خرامی ساعتی
بشنوی از تربت من نالهای زار زار

اندرین ره جزو و کل محتاج یکدیگر شدند
عنکبوتی می شود پیغمبری را پرده دار

چون تو در میدان مشتاق سر باز آمدی
جای سرباریست اینجا، سر بباز و سر مخار

قاسمی را محنتی چندست، کان کس را مباد
درد بیماری و فرقت، درد غربت، درد یار
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.