هوش مصنوعی:
این شعر از قاسم بیانگر روحیه عاشقانه و مستانه شاعر است که از زاهدان و صوفیان فاصله گرفته و به عشق و مستی روی آورده است. او از اهل زمانه میخواهد که افسانههای زمانه را بپرسند و تأکید میکند که مرغان عشق را باید از آشیانهشان پرسید. شاعر خود را آزاد از دام و دانه میداند و از جاهلان و دروغگویان دوری میجوید.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به مستی و عشق ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح داشته باشد.
شمارهٔ ۳۹۶
از ما حکایت می و پیر و مغانه پرس
از زاهدان حکایت تسبیح و شانه پرس
اوراد جان ما همه مستی و عاشقیست
از صوفیان حکایت ورد شبانه پرس
از باده تو مست خرابیم و بیخودیم
افسانه زمانه ز اهل زمانه پرس
از دست رفته ایم و ز پا اوفتاده ایم
از مرد کار قصه این کارخانه پرس
با هر که خر بود سخن از پایگاه گوی
مرغان عشق را صفت آشیانه پرس
از دام و دانه فارغ و آزاد آمدیم
مرغ حریص را سخن از دام و دانه پرس
قاسم، بجاهلان سخن تازیان مگوی
از جاعلان سخن بسر تازیانه پرس
از زاهدان حکایت تسبیح و شانه پرس
اوراد جان ما همه مستی و عاشقیست
از صوفیان حکایت ورد شبانه پرس
از باده تو مست خرابیم و بیخودیم
افسانه زمانه ز اهل زمانه پرس
از دست رفته ایم و ز پا اوفتاده ایم
از مرد کار قصه این کارخانه پرس
با هر که خر بود سخن از پایگاه گوی
مرغان عشق را صفت آشیانه پرس
از دام و دانه فارغ و آزاد آمدیم
مرغ حریص را سخن از دام و دانه پرس
قاسم، بجاهلان سخن تازیان مگوی
از جاعلان سخن بسر تازیانه پرس
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.