۱۶۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۹۶

از ما حکایت می و پیر و مغانه پرس
از زاهدان حکایت تسبیح و شانه پرس

اوراد جان ما همه مستی و عاشقیست
از صوفیان حکایت ورد شبانه پرس

از باده تو مست خرابیم و بیخودیم
افسانه زمانه ز اهل زمانه پرس

از دست رفته ایم و ز پا اوفتاده ایم
از مرد کار قصه این کارخانه پرس

با هر که خر بود سخن از پایگاه گوی
مرغان عشق را صفت آشیانه پرس

از دام و دانه فارغ و آزاد آمدیم
مرغ حریص را سخن از دام و دانه پرس

قاسم، بجاهلان سخن تازیان مگوی
از جاعلان سخن بسر تازیانه پرس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.