هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و فقر خود می‌گوید و بیان می‌کند که همه چیز خود را فدای راه معشوق کرده است. او از شهرت خود در دو جهان سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که حاضر نیست یوسف دل‌بند خود را به هیچ قیمتی بفروشد. شاعر در پایان، خود را فانی مطلق در راه عشق معرفی می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۴۳۱

سوی می خانه میکشی دستم
عاشق و مفلس و تهی دستم

شهره کردی مرا بهر دو جهان
بزمانی که با تو بنشستم

من چه گویم؟ که در دیار غمت
عاشقم، صادقم، ز خود رستم

هرچه دارم فدای راه شماست
ماه در سی و ماهی در شستم

نفروشم بملک هر دو جهان
یوسفی راکه من خریدستم

پیش دیدار یار مهرافروز
جان ببازم که نیک سرمستم

قاسمی گشت فانی اندر راه
فانی مطلقم، اگر هستم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.