هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق عمیق و فناپذیری در راه معشوق سخن میگوید. او از درد هجران و جدایی مینالد و عشق خود را آشکار میداند، چرا که چهرهاش گواه این عشق است. شاعر به فنا در راه عشق معتقد است و صفات معشوق را به صفات الهی تشبیه میکند. در نهایت، خود را رند میخواند که دو عالم را در یک لحظه باخته است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۴۳۳
اگر بر خاک کویت گرد گردم
یقین کز خاک کویت برنگردم
ز بیم هجر و از فکر جدایی
همه شب تا سحر با آه و دردم
نشاید عشق پنهان داشت از خلق
گواهی میدهد رخسار زردم
ز صهبای فنا جانم شود مست
اگر صحرای هستی در نوردم
ره عاشق بجز راه فنا نیست
ازین هیبت نمی شاید زدن دم
صفت هایت صفت های خداییست
چه جای قصه حوا و آدم؟
دو عالم باخت قاسم در زمانی
ازین معنی همی خوانند رندم
یقین کز خاک کویت برنگردم
ز بیم هجر و از فکر جدایی
همه شب تا سحر با آه و دردم
نشاید عشق پنهان داشت از خلق
گواهی میدهد رخسار زردم
ز صهبای فنا جانم شود مست
اگر صحرای هستی در نوردم
ره عاشق بجز راه فنا نیست
ازین هیبت نمی شاید زدن دم
صفت هایت صفت های خداییست
چه جای قصه حوا و آدم؟
دو عالم باخت قاسم در زمانی
ازین معنی همی خوانند رندم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.